سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
" گُـــــــــردآفرین "بانـــــــوی ایرانی

  شکوه شکیبایی

کنیه ی حضرت زینب(س) را ام کلثوم و ام الحسن گفته اند که بعضاً با نام خواهرش حضرت ام کلثوم (س) نوعی تشابه به وجود آورده است. دختر امیرالمؤمنین(ع) چون به سن رشد رسید، عبدالله بن جعفر بن ابی طالب وی را به همسری برگزید.

وی از تولد یافتگان حبشه و کسی است که پیامبر درباره اش دعای خیر فرمود. همه ی نویسندگان سیره، او را به بزرگ واری، عزت نفس و بخشش فراوان ستوده اند.

حضرت زینب(س) از عبدالله صاحب فرزندانی شد از جمله سه پسر و یک دختر معروف است پسران او عون و محمد در کربلا در رکاب امام حسین(ع) جهاد کردند و به شهادت رسیدند. 

 

hazrate zeinab

 

در محضر رسول اکرم(ص)  

حضرت زینب(س) عالی ترین درس های زندگی را در دامان پدر و مادر آموخت و دانش، بزرگ منشی، عقلانیت و تکریم شخصیت را از محضر جد گرامیش کسب نمود.

نوازش های پدرانه و عاطفی پیامبر(ص) نه تنها متوجه حسنین(ع) می گردید بلکه دختران فاطمه(س) نیز از آن بهره مند می شدند. خصوصاً حضرت زینب(س) که از قدرت تفکر و اندیشه ی بالایی برخوردار بود و در عین کودکی خصلت های والایی داشت

هم گام با ولایت

مردم کوفه پس از شهادت امام علی (ع)، با امام حسن(ع) بیعت نمودند اما دیری نپایید که عهد خود را شکستند و از فرمان آن حضرت سرپیچی نمودند. فرماندهان لشکرش با وعده های معاویه به وی خیانت نموده، تنهایش گذاشتند و سرانجام آن حضرت ناچار شد با معاویه پیمان صلح ببندد و در این میان از زخم زبان و شماتت دشمنان دوست نما بسیار رنجیده خاطر گردد. در این شرایط، حضرت زینب(س) به هم راه برادرش امام حسن(ع) و دیگر علویان، از کوفه به سوی مدینه بازگشتند و در رکاب آن حضرت با صبر و مقاومت، مدافع ارزش های دینی و دست آوردهای رسالت رسول خدا(ص) بودند. 

احترام و محبت خاص حضرت زینب(س) به امام مجتبی(ع) از دو جهت قابل تأمل است. ابتدا این که آن حضرت برادر بزرگ تر و محل اتکاء زینب(س) پس از امیرالمؤمنین(ع) و به منزله ی پدرش بود و دیگر آن که وی امام زمانش به حساب می آمد و تبعیت از آن حضرت را بر خویش واجب می دانست. 

هم راز حماسه ی حسینی

عشق و محبت حضرت زینب(س) به ذات احدیت، اوج ایثار و فداکاری وی را به نمایش گذارد و در همین راستا، ولایت امام حسین(ع) قلب خواهر را از مهر و عاطفه لبریز کرد و او را مطیع محض حق و حقیقت نمود.

تعلق خاطر این خواهر و برادر در خلال شواهد تاریخی و حتی دورانی که حضرت زینب(س) هم سر عبدالله بن جعفر شده و زندگی مشترک تشکیل داده بود به خوبی نمایان است. در تاریخ چنین درجه ای از محبت بین یک خواهر و برادر کم تر دیده شده که البته دلیل آن واضح است؛

آن دو بزرگ وار، عارف به کمال، عظمت و جلالت قدر و شأن یک دیگر بودند. به گونه ای که زینب(س) برادرش را سرور جوانان اهل بهشت و ریحانه ی رسول خدا(ص) می دانست امام حسین(ع) برایش یکی از شخصیت های مطرح در «آیه ی تطهیر»، «آیه ی مباهله» و «سوره ی هل اتی» و مهم تر از همه امام منصوب از جانب خدا و پیامبر(ص) و به نص صریح قرآن بود. حضرت امام حسین(ع) نیز خواهرش را به حقیقت شناخته و به کمالات و فضائل و ویژگی هایش آشنایی کامل داشت و روح بلندش را مخزن اسرار الهی و حافظ اصل نبوت و ولایت می دانست.

در تاریخ آمده است، روزی حضرت امام حسین(ع) مشغول تلاوت قرآن بود که خواهرش بر وی وارد شد. امام در حالی که قرآن را به دست گرفته بود به احترام وی از جا برخاست.

ادامه دارد....




موضوع مطلب :


پنج شنبه 90 آذر 17 :: 10:1 صبح ::  مانده اثر از: گردآفرین

 

رباب کیست؟ 

رباب همسر گرانقدر امام حسین علیه السلام، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است.

وی بانویی فاضله و محدّثه بود که همراه امام حسین علیه السلام و فرزندانش در کربلا حضور داشت.

وی شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره اش بوده و رنج و مشقّات سفر کربلا را تحمّل نموده است.

او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد.

وی پس از آن به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید.

رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
«
من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»
در مقابل، رباب هم که افتخار همسری امام حسین علیه السلام را داشت، این ارزش را حفظ نمود و بعد از واقعه عاشورا و شهادت همسرش با اینکه خواستگاران فراوانی داشت همه را رد کرد و گفت:
«
پس از فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم همسری بر نمی گزینم.»
او به تحقیق دریافته بود که هیچ کس نمی تواند همانند امام باشد و درس هایی را که او از مکتب انسان ساز حسینی فرا گرفته بود، دوباره برایش زمزمه کند.  

رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت.

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
«
هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.»
غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود.
علاّمه مامقانی، رباب را در زمره زنان راوی حدیث نام برده و می نویسد:

«نسبت به روایت وی، نهایت اعتماد است

 یکی از مورّخان معاصر می گوید: او یکی از شاعران عرب و از برترین و برگزیده ترین زنان عصر خویش بود.
رباب وقتی سر امام را در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، به شدّت منقلب شد و بنابر درخواستش هنگامی که سر را به او دادند، در آغوش گرفت و بوسید، از داغ امام گریست و اشعاری را زمزمه کرد که ترجمه اش چنین است:
آه! حسین من که از دستم رفت و داغش تا ابد بر دلم ماند. در کربلا نیزه ها به او هجوم آورده و تنش را به خاک و خون کشید. خداوند، جنایتکاران کربلا را سیراب نگرداند!
مرثیه دیگر رباب در غم از دست دادن همسرش این گونه است:
آنکه را که فروغ بخش عالَمی بود، به خاک و خون افکندند و تنِ بی سر او را دفن کردند.خداوند، پاداش بسیار به تو عطا کند ای نواده رسول خدا! که با عزّت و شرف، سالار شهیدان گشتی و از خسران دور بودی! تو برای من کوهی بلند افراشتی که در پناهت آرام بودم و الطافت نسبت به ما قطع نمی شد. اکنون که تو رفتی، پدر یتیمان چه کسی باشد؟ و دستگیر محرومان که خواهد بود...؟ 




موضوع مطلب : رباب همسر امام حسین، زنان عاشورایی، دختر ایران زمین،ashura- muha


چهارشنبه 90 آذر 16 :: 10:54 عصر ::  مانده اثر از: گردآفرین

رؤیای حضرت سکینه... 

حضرت سکینه علیها السلام می گوید:
در یکی از شب ها که در شام بودم، خوابی دیدم طولانی.

در آخر آن خواب، زنی را مشاهده کردم که دست بر سر نهاده و نالان است. پرسیدم: این بانو کیست؟

گفتند: فاطمه دختر محمّد رسول خدا و مادرِ پدر تو است!

گفتم: به خدا، نزد او می روم و از آنچه با ما کردند، به وی شکایت می کنم.

پس نزد او رفته، مقابلش ایستادم و گریستم و گفتم: مادرجان!

حقّ ما را منکر شدند، جمع ما را از هم جدا کردند و حُرمت ما را نگه نداشتند! مادرجان! به خدا، پدرم حسین را کشتند!
پس آن بانو به من فرمود:
سکینه جان! دیگر سخن مگو که دلم را سخت لرزاندی و قلبم را پاره کردی! این پیراهن پدر تو است، آن را نگه داشته ام تا زمانی که خدا را ملاقات کنم!

امام حسین




موضوع مطلب : حضرت سکینه،زنان عاشورایی،دختر ایران زمین،ashura- muharam


چهارشنبه 90 آذر 16 :: 10:46 عصر ::  مانده اثر از: گردآفرین

 

بازگشت به کربلا و مدینه  

اوضاع و احوال اجتماعی با سخنرانی ها و بیدارگری های اهل بیت علیهم السلام تغییر یافت؛ یزید سمبل جنایت و غاصب حقّ امام شناخته شد و مورد نکوهش و لعن مردم واقع گردید.

ماندن اسیران در شام، سبب سرنگونی حکومت ظالمانه یزید می شد و آبروی بنی امیه را بیش از پیش، از بین می برد؛ بنابراین یزید تصمیم گرفت هرچه زودتر مقدّمات بازگشت خاندان امام علیه السلام را به مدینه فراهم کند.سکینه، همراه با دیگر اسیران به سوی مدینه رهسپار شد.

وقتی کاروان اسیران به عراق رسیدند، از راهنما خواستند از کربلا برود تا آنها به زیارت عزیزانشان بپردازند. در مدّت سه شبانه روز که اهل بیت علیهم السلام در کربلا بودند، روز و شب به نوحه خوانی می گذشت و گریه و زاری می کردند و از کنار قبری به کنار قبری دیگر می رفتند.
هنگام ترک آن سرزمین، سکینه بسیار گریست و بانوان را به وداع با مرقد شریف امام فراخواند و چنین نوحه سرایی کرد:
ای کربلا! با تو در مورد پیکری وداع می کنیم که بدون غسل و کفن در این مکان دفن شد!

ای کربلا! ما همراه امینمان (امام سجّاد علیه السلام) با تو وداع می کنیم، در مورد حسینی که روح پیامبر و روح وصیّ او حضرت علی علیه السلام بود.
ای کربلا! با تو در مورد پیکری وداع می کنیم که بدون غسل و کفن در این مکان دفن شد!
وقتی سکینه علیه السلام به مدینه رسید، همراه زنان بنی هاشم جامه سیاه پوشید و مجلس عزا برپا نمود و با نقل حادثه خونین کربلا از نهضت جاودانی امام حسین علیه السلام دفاع کرد.

مجالس وعظ و سخنرانی او موجب بیداری وجدان های به خواب رفته و شناخت راه سعادت برای انسان های مشتاقِ هدایت شد. دختر امام حسین علیه السلام همراه مادرش رباب، عمّه ها و دیگر بانوان، مورد توجّه مردم مدینه بود. مشکلات مردم به دست آنها حل می گردید و خوشه چینی از خرمن سبز تعالیم حسینی و مکتب رهایی بخش اسلام به وسیله آنها برای مردم محقّق می شد. گذران روزها، ماه ها و سال ها، خاطره سوزناک کربلا را از ذهن مسافران این سفر پربلا پاک نکرد.

زنان هاشمی جلسات عزاداری را قطع نکردند و با حزن و اندوه، آن روزها را به یاد می آوردند. امام صادق علیه السلام فرمود:
هیچ بانوی هاشمی، سرمه به چشم نکشید و خضاب نساخت و از خانه هیچ فرد بنی هاشم تا پنج سال دودی بلند نشد تا اینکه عبیدالله بن زیاد به هلاکت رسید.
خانم سکینه علیها السلام در خانه امام سجّاد علیه السلام زندگی می کرد؛ خانه ای که صاحب آن برای گریه بر «سیّدالشّهدا» روز و شب نمی شناخت. زمانی که از امام می خواستند کمتر بگرید تا چشمانش آسیب نبیند، می فرمود:
چگونه نگریم در حالی که دیدم خواهران و عمّه هایم در عصر عاشورا از این خیمه به آن خیمه می دوند؟!
به این ترتیب، حضرت سکینه علیها السلام در مدّت عمرش در شهر پیامبر و در منزل برادرش، امام سجّاد علیه السلام زندگی کرد و به ترویج و نشر راه امام حسین علیه السلام پرداخت.




موضوع مطلب : حضرت سکینه،زنان عاشورایی،دختر ایران زمین،ashura- muharam


چهارشنبه 90 آذر 16 :: 10:41 عصر ::  مانده اثر از: گردآفرین
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
وبلاگ من

سلام...من گُردآفرینم . شخصیتی از شاهنامه فردوسی. سرباز بانوی ولایت و مبارز ایران زمین هستم.....
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 40
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 302436