سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
" گُـــــــــردآفرین "بانـــــــوی ایرانی

 

چیز زیادی از زندگی نمی‌دانم  ...

اما همین قدر می‌دانم که این ‌همه قرار نبوده...

قرار نبوده ای که برخلافشان اتفاق افتاده ...

همگی مان را آشفته‌ و سردرگم کرده...

 

LiveScience

قرار نبوده تا نم باران زد، دست پاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم.

 قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم ...

این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟

قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم، از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم، بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود.

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند...

**دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود...**

یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند...

قرار نبوده این ‌همه در محاصره سیمان و آهن!

طبقه روی طبقه برویم بالا!

قرار نبوده این تعداد میز و صندلی‌ِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد!

بی شک این همه کامپیوتر...و پشت های غوز کرده آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده...

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر...

برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان ...

برای خیره شدن به جاریِ آب شاید..!

اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،

شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده‌اند...؟؟؟

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعت های دیجیتال به ‌جایشان صبح خوانی کنند...

قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان، بشود !!!

همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه‌زنده بودن مان...

قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم و سی‌ سال بگذرد

از عمر‌مان و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم...

قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی...

ناخن های مصنوعی!خنده های مصنوعی!آواز‌های مصنوعی!دغدغه های مصنوعی...

قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم.!!

قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد!!!

قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا، صورتک زرد به نشانه سفت بغل کردن و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم...

 


منبع:پزشگی-98



موضوع مطلب : زندگی, قرار, باران, clhk, life, time, rain, promise


پنج شنبه 92 اردیبهشت 5 :: 11:48 صبح ::  مانده اثر از: گردآفرین

وبلاگ من

سلام...من گُردآفرینم . شخصیتی از شاهنامه فردوسی. سرباز بانوی ولایت و مبارز ایران زمین هستم.....
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 100
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 306618