سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
" گُـــــــــردآفرین "بانـــــــوی ایرانی

دیرگاهی است در این تنهایی               رنگ خاموشی در طرح لب است

بانگی از دور مرا می خواند،              لیک پاهایم در قیر شب است 

...

  "سهراب سپهری "

در و دیوار بهم پیوسته
سایه ای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته

نفس آدم ها
سر بسر افسرده است

روزگاری است در این گوشة پژمرده هوا
هر نشاطی مرده است

دست جادویی شب
در به روی من و غم می بندد

می کنم هر چه تلاش، 

او به من می خندد

نقش هایی که کشیدم در روز،
شب ز راه آمد و با دود اندود

طرح هایی که فکندم در شب،
روز پیدا شد و با پنبه زدود

دیرگاهی است که چون من همه را
رنگ خاموشی در طرح لب است

جنبشی نیست در این خاموشی
دست ها، پاها در قیر شب است

 




موضوع مطلب : شعر, سهراب


یکشنبه 89 بهمن 17 :: 1:9 صبح ::  مانده اثر از: گردآفرین

وبلاگ من

سلام...من گُردآفرینم . شخصیتی از شاهنامه فردوسی. سرباز بانوی ولایت و مبارز ایران زمین هستم.....
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 302956