سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
" گُـــــــــردآفرین "بانـــــــوی ایرانی

ادامه از پست پایینی...

وداع حضرت سکینه با پدر  

 

هنگامی که امام حسین (علیه السلام) برای وداع با سکینه آمد ، به وی فرمود:

«ای سکینه ، پس از شهادت من گریه تو طولانی خواهد بود. مرا با اشک خویش مسوزان، مادامی که جان در بدن دارم و هنگامی که کشته شوم، تو اولی هستی که در سوگ من بنشینی.»

هنگامی که کاروان اسیران از کنار قتلگاه عبور می کرد، حضرت سکینه خود را بر روی بدن مطهر او انداخت، آن را بوسید و ناله و گریه سر داد، به گونه ای که همه حاضران را به گریه انداخت. کسی توان نداشت که وی را از بدن مطهر پدرش جدا سازد تا انکه سپاه دشمن به زور این کار را انجام داد ....
ایشان می فرماید : بعد از شهادت پدرم به هنگام عبور از جسدهای مطهر آن بدن نازنین را در بر گرفتم و بی هوش شدم ، در آن حال شنیدم که پدرم می فرمود :

 شیعتی ما إن شربتم ماء عذب فاذکرونی
أسمعتم بغریب أو شهید فاندبونی
وَ أَنَا السّبط الّذی مِن غیر جُرم قتلونی
و بجُردِ الخیلِ بَعْدَ الْقَتلِ عَمداً سَحقونی
لَیتکُم فی یَومِ عاشُورا جَمیعاً تَنظرونی
کَیفَ أَسْتَسْقِی لِطِفلی فَأَبَوا أَنْ یَرْحَمُونی
وَ سَقَوه سَهم بَغی عَوض الماءِ الْمُعِین
یا لَرزء و مُصاب هدّا أرکان الحُجُونِ
وَیْلَهُم قَدْ جَرحُوا قَلبَ رَسُولِ الثَّقَلَین
فالْعَنُوهُم مَااسْتَطَعْتُم شَیعَتِی فِی کُلِّ حِین

« شیعیان من هر گاه آب خوش گوارایی می نوشید مرا یاد کنید (که تشنه لب شهید شدم) و هر گاه خبر غربت و شهادت شهیدی را شنیدید بر من سوگواری کنید. من نواده پیامبرم که بى گناه مرا کشتند و پس از کشتن به عمد بدنم را زیر سم اسبان کوبیدند. کاش همه در روز عاشورا بودید و مى دیدید که چگونه براى کودکم طلب آب کردم و دشمن از دادن آب دریغ ورزید. آنها به جاى آب گوارا با تیر ستم او را سیراب کردند، وه چه فاجعه غم انگیز و دردناکى است که بر اثر آن کوه حجون ویران شد; واى بر آنها که دل رسول جن و انس را جریحه دار ساختند ، شیعیان! در هر زمان هر چه در توان دارید آنان را لعنت کنید
مورّخان نوشته اند که حضرت سکینه پس از شنیدن این اشعار، هراسان و گریان از جاى برخاست و سیلى به صورت خود نواخت. در همان حال صداى هاتفى آسمانى را شنید که مى گفت
:
 

بکَت الأرضُ و السماءُ علیه
بدموعِ غزیرة و دماء
یبکیان المقتولُ فی کربلاء
بین غوغاء أُمّة أدعیاء
منع الماء و هو عنه قریب
عین ابکی الممنوع شرب الماء
آسمان و زمین بر او گریان
اشک حزن همچو یم بر او ریزان
بر شه دشت کربلا گریند
که شده کشته زنا زادان
در لب آب با لب تشنه
گریه کن بر شهید تشنه لبان
 




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 آذر 13 :: 9:24 صبح ::  مانده اثر از: گردآفرین

وبلاگ من

سلام...من گُردآفرینم . شخصیتی از شاهنامه فردوسی. سرباز بانوی ولایت و مبارز ایران زمین هستم.....
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 62
بازدید دیروز: 83
کل بازدیدها: 302277