شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ اندر احوال طنز: اي بابا!!!!!!
سين دخت
هر روز تو دانشگاه ميبينيم ??? تا دختر مدرسه اي رو به صف کردن، معلمشونم جلو، آوردن بازديد از دانشگاه، مگه باغ وحشه اينا رو هر روز ميارين بازديد .
سين دخت
يه عمر رفتيم سينما آخر نفهميديم دسته هاي صندليش ماله خودمونه يا بغل دستيمون!! اي بابا
سين دخت
ايران که هستيم توي سوپرمارکت دنبال جنس خارجي ميگرديم، بعد خارج که ميريم ميافتيم دنبال جنس ايراني!! اي بابا
سين دخت
رفتم سوپر مارکت ميگم آقا کرم کارامل دارين؟ ميگه کرم فقط ساويز داريم!! اي بابا
سين دخت
سالاي پيش جايزه بانک ملت يه منزل مسکوني بود، امسال شده ?? ليتر بنزين، سال ديگه ميشه يه شونه تخم مرغ، سال بعدشم دوتا تافتون يه بربري هم وسطش!! اي بابا
سين دخت
ميري از خودپرداز پول بگيري، رمزتو ميزني پول بر ميداري، بار دوم کارتو ميذاري، رمز رو اشتباه ميزني، يکي از پشت ميگه: آقا رمزتو اشتباه زديها!! اي بابا
سين دخت
بغل دستيمون توي هواپيما از اول تا آخر به اسلام فحش ميداد، وسطهاي پرواز هواپيما يه تکون خورد، گفت «يا ابالفضل»!! خنده اي بابا
سين دخت
رفتم شلوار جين بخرم، اولي رو پرو کردم يه کم تنگ بود. فروشنده گفت: يه دوبار بپوشي جا باز مي‌کنه! دومي رو پوشيدم يه کم گشاد بود. فروشنده گفت: چيزي نيست يه دو بار آب بخوره تنگ ميشه!! اي بابا
سين دخت
يه تي شرت خريدم کلي مارک نايک روشه بعد رو يقه‌ش نوشته توليدي برادران عباس‌پور!! اي بابا
سين دخت
ميري آدامس اوربيت بخري، بقاله به جاي بقيه پول، بهت آدامس شيک ميده!! اي بابا
مملکته داريم ؟؟؟؟ :))
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top